دفتر روشنایی از میراث عرفانی بایزید بسطامی | محمدرضا شفیعی کدکنی

150.000تومان

ناموجود

مشخصات کتاب

مترجم

ناشر

سال چاپ

نوبت چاپ

تعداد صفحه

قطع

جلد

سلامت کلی کتاب

وضعیت جلد

وضعیت صفحات داخلی

معرفی کتاب دفتر روشنایی

دفتر روشنایی ترجمه‌ی فارسی کتاب النور از ابوالفضل محمد بن علی بن احمد بن حسین سهل معروف به سهلگی (احتمالاً ۳۷۹ – ۴۷۷) به قلم محمدرضا شفیعی کدکنی (تولد: ۱۳۱۸)، استاد دانشگاه است، که به سال ۱۳۸۳ منتشر شده است. سهلگی روایات مربوط به بایزید بسطامی (احتمالاً ۱۶۱ – ۲۳۴)، عارف معروف ایرانی، را از گروهی از مشایخ شنیده و آن‌ها را در مجموعه‌ای به نام كتاب النور من كلمات سلطان العارفین ابی يزيد طيفور بن عیسی بن سروشان البسطامی گرد آورده است. عمده‌ی این روایات منقول است از ابو عبدالله داستانی (348 – 417)، از مشایخ معروف تصوف معاصر بـا ابوسعید ابوالخیر، که یکی از مرشدان سهلگی بوده است. سهلگی، به سنت مؤلفان قدیمِ متصوفه که مشابه شيوه‌ی محدّثان در روایت حدیث است، در نقل هر سخن و حکایت سلسله‌ی راویان را ذکر کرده و هر جا که این سلسله نیامده است یا در آن اشکالی هست احتمالاً از دخل و تصرف کاتبان است.

کتاب النور به احتمال در فاصله‌ی سال‌های ۴۳۰ – ۴۵۰ تألیف شده است. این کتاب با مقدمه‌ای کوتاه در توحید آغاز شده و متن آن مشتمل است بر شرح احوال و مقامات بایزید به اختصار و نقل سخنان او به تفصیل. کتاب بر طبق شماره‌گذاری مترجم، ۴۵۵ بند دارد که بند آخر آن ترقیمه‌ی کاتب نسخه است. چنانکه از جملات آغازین متن برمی‌آید، سهلگی این مجموعه را در پاسخ به پرسشی که درباره‌ی احوال بایزید و تفسیر پاره‌ای سخنان او از او شده بود تألیف کرده است. وی، پس از اشاره به تعدد بایزیدها، گفته است که از میان ایشان سه تن صدر و بزرگوار بوده‌اند و بلندمرتبه‌ترین آنان طيفور بن عيسى بن سروشان است؛ ،سپس، به اختصار هر چه تمام‌تر، درباره‌ی خاندان او و زندگی او سخن گفته و با اشاره به رابطه‌ی او با امام جعفر صادق علیه السلام، سخنانش را، که بخش عمده‌ی کتاب است نقل کرده است. نثر کتاب در جاهایی از متن خطابی است. 

منبع: فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی / جلد سوم / نوشته‌ی علی آل داود و احمد سمیعی (گیلانی) / انتشارات سروش / چاپ دوم 1396

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دفتر روشنایی از میراث عرفانی بایزید بسطامی | محمدرضا شفیعی کدکنی”