تاراس بولبا | نیکولای گوگول

معرفی کتاب تاراس بولبا

تاراس بولبا رمانی است از نیکولای واسیلیویج گوگول (۱۸۰۹-۱۸۵۲)، نویسنده روس، که در ۱۸۳۵ با چند داستان دیگر در مجموعه میرگرود انتشار یافت. تاراس بولبا، به دلیل اهمیت و توفیقی که این داستان در همه جا به دست آورد، بعداً همواره جداگانه به چاپ رسید. تاراس بولبا داستانی است در ستایش از قزاقها و طبع شجاع و وحشی آنها. وقایع رمان در قرن شانزدهم می گذرد؛ قرن شمشیر و جنگ که هرکس که در خور نام انسان است در حال پیکار است. تاراس بولبا، قزاق پنجاه ساله ای که همچنان آماده جنگیدن و کشتار در راه اعتقاد خود است، با دو پسرش اوستاپ و آندری به اردوگاه قزاقها در «سخ»، واقع در جزیره ای در رود دنیپر، می روند. شب و روز در استبها اسب می تازند و درست هنگامی به آنجا می رسند که قزاقها پشت به هزیمت داده از قایق گونه ای پیاده می شوند و با خشم تمام نقل می کنند که «یهودیها کلیساهای ما را به اجاره می گیرند و کاتولیکها مسیحیان ارتدوکس را به ارابه می بندند، چطور می توان در سرزمین روسیه این همه از دست کفارِ لعنتی شکنجه دید و تحمل کرد!». این اثر حال وهوایی حماسی دارد که از روح روس برمی خیزد. صحنه ها با آهنگی خشن پشت سرهم می آیند؛ از قبیل صحنه های فراموش نشدنی شمشیربازی بولبا با پسرش که برای آزمایش اوست، یا صحنه قتل آندری خائن و تصاویری که نویسنده از استپ ترسیم می کند. اما روح هنر گوگول در زنده کردن جشنهای توده ای قزاقان است. لحظاتی از سورچرانی و نوش خواریهای ابتدایی توام با هیاهو و رنگارنگ و پر از خشونت و قدرت که در آنها گوگول به اوج هنر خود می رسد. طبع وحشی و بدوی ملت اسلاو، موضوع اصلی این اثر حماسی است که در اینجا نشان داده می شود که می تواند، در عین حال، هم تا ابراز محبتهای هیجان انگیز و سرشار از عظمت تعالی یابد و هم تا حد روی آوردن به قتل و غارت سقوط کند.