سه قطره خون | صادق هدایت

معرفی کتاب سه قطره خون

سه قطره خون (۱۳۱۱) مجموعه‌ی یازده داستان از صادق هدایت: «سه قطره خون»؛ گرداب؛ داش آکل؛ آینه‌ی شکسته؛ طلب آمرزش؛ لاله؛ صور تک‌ها؛ چنگال؛ مردی که نفسش را کشت؛ محلّل؛ گجسته‌دژ.

در داستان کوتاه «سه قطره خون» (حدود ۲۰۰۰ کلمه) از این مجموعه، در بخش اوّل راوی، یعنی احمد، از خود و محیط اطرافش در دارالمجانینی که یک سال و اندی است در آن اقامت دارد می‌گوید. او تا مدت‌ها همه شب، در سراسر شب، از صدای مِرنوی گربه آرامش نداشته است. ناظم نیز، که تا حدی بدل احمد است، به اعتقاد او دیوانه است. زیرا مدام زیر درخت کاج باغ قدم میزند و پای درخت را نگاه می‌کند.

عباس، بیمار دیگر، بدلی از احمد است؛ او فیلسوف (یا به عبارت صحیح‌تر فلسفه‌باف) است، تار می‌زند و گویا به خاطر سرودن شعر او را به دارالمجانین آورده‌اند. 

منبع: فرهنگ ادبیات فارسی / نوشته‌ی محمد شریفی / ویراسته‌ی محمدرضا جعفری / انتشارات معین / چاپ دوم 1387