نخستین کنگرۀ نویسندگان ایران

نخستین کنگرۀ نویسندگان ایران برحسب ابتکار هیئت مدیره انجمن روابط فرهنگی ایران و ا.ج.ش.س. و به همت کمیسیون ادبی انجمن در سال 1325 تشکیل گردید. در جلسات کمیسیونی که به اسم “کمیسیون تهیه مقدمات کنگره” مرکب از اعضای هیئت رئیسه، کمیسیون ادبی و نمایندگان هیئت مدیره تشکیل گردید محل کنگره و عدۀ نمایندگان شهرستان ها و نمایندگان تهران و برنامه کنگره و تاریخ تشکیل آن مورد بحث و مطالعه قرار گرفت و تعیین شد. ۷۸ نفر از شاعران و نویسندگان ایران از طرف رئیس هیئت مدیره انجمن برای شرکت در کنگره دعوت شدند و فقط عده معدودی از آنها به علت کسالت و یا مسافرت و علل دیگر ازحضور و شرکت در کنگره خودداری کردند. به علاوه عده زیادی از روزنامه نویسان و رجال برجسته و روشنفکران ایران به عنوان مهمان در جلسات کنگره حضور می یافتند و جلسه اول کنگره در حضور نخست وزیر ایران و  سادچیکوف، سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی در ایران و عده ای از وزیران و رجال و روشنفکران ایران افتتاح یافت. کنگره از ۴ تا ۱۲ تیر جریان داشت.

در این تشکل ادبی – هنری برای اولین بار نویسندگان و شاعران ایران با طرز تفکر و دیدگاه های گوناگون و حتی مخالف و متضاد، در کنار هم  به بحث و تبادل نظر می پردازند و این ویژگی ناب، یعنی گفتمان و تعامل دوستانه و صمیمانه دارای اهمیت و تأمل است؛ چراکه جامعۀ ادبی – هنری امروز ایران پس از گذشت حدود شصت سال هنوز نتوانسته است چنین محفلی را گرد هم آورد؛ جامعه ای کـه بـا تـازه ترین نظریه ها و دیدگاه های نقد مواجه است و در جهانی می زید که در قالب کلی تر و عمومی تر گفتمان، نظریهٔ گفت وگوی تمدن ها را پیش روی خود دارد و این نظریه، دیالوگ غالب در مجامع فرهنگی بین المللی است. در این کنگره که به ریاست یکی از مفاخر ادبیات ایران، ملک الشعرا بهار، وزیر فرهنگ وقت اداره شد، شاهد چهره های ادبی ـ هنری شاخصی هستیم که هر کدام دیدگاه های خود را ضمن احترام به یکدیگر به عرصه نقد می کشند و جالب ترین ویژگی، آن است که چهره های جوان مثل پرویز ناتل خانلری، احسان طبری، نیما یوشیج، بزرگ علوی و غیره نظریات پیشکسوتان جلسه که عمدتاً از حامیان ادبیات کلاسیک بودند از جمله علی اصغر حکمت، ذبیح بهروز، فاطمه سیاح و غیره را جسورانه و در عین حال توام با متدهای علمی و آکادمیک نقد و بررسی می کنند و نظریات اصلاح گرانه خود را مطرح می نمایند. این جنبه اهمیت، تازه یک طرف ماجراست طرف دیگر آن صبر و حوصله پیشکسوتانی است که بردبارانه به انتقادات جوانان گوش می دهند و ضمن تقدیر از آنان به دفاع از نظریات خود می پردازند و به این نکته که نسل جوان هم باید دیدگاه های خود را مطرح کند، ارج می نهند؛ پدیده ای که امروز پس از گذشت دهه های متمادی، در مجامع ادبی – هنری کمترشاهد آنیم.

اعضای دعوت شده به کنگره

آذراغلی، اعتمادزاده، افراشته، عباس اقبال، جلال آل احمد، امینی، دانش بزرگ نیا، علی بزرگ نیا، ملک الشعرا بهار، ذبیح الله بهروز، بهمنیار، پژمان بختیاری، ابراهیم پورداوود، تقوی، فریدون توللی، دکتر جرجانی، جلی، جواهری، صادق چوبک، ابوالقاسم حالت، حبیب اللهی، حجازی مطیع الدوله، حشمت زاده، علی اصغر حکمت، فروغ حکمت، حمیدی شیرازی، دکتر پرویز ناتل خانلری، زهرا خانلری، دکتر خطیبی، علی اکبر دهخدا، رعدی، آذرخشی، ژاله، حسین سمیعی “اديب السطنه”، فاطمه سیاح، دکتر شایگان، شکوهی، شمس، شهاب فردوسی، شهریار، منوچهر شیبانی، صبحی، صدارت، دکتر صورتگر، طاعتی، طباطبایی، احسان طبری، بزرگ علوی، پرتوعلوی ، دکتر علی آبادی، فرات، فروزانفر، فلسفی، فیاض، میرزا عبدالعظیم خان قریب، قهرمان، میرزا محمدخان قزوینی، کریم کشاورز، کمالی، کیا، گرگانی، گلچین، گنابادی، میکامه محصصی، مدرس رضوی، مژده، دکتر محمد معین، معینیان، رهی معیری، مؤید ثابتی، میلانی، علی ناصحی، سعید نفیسی، نواب صفا، عبدالحسین نوشین، نیما یوشیج، صادق هدایت، جلال الدین همایی، حبیب یغمایی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *