معرفی محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی (متولد مرداد ۱۳۸۹؛ دولتآباد سبزوار) داستاننویس.
تحصیلات ابتدایی را در روستا گذراند و چندی بعد ترک تحصیل کرد. سپس به تهران رفت و مشغول کارهایی چون کارگری چاپخانه و حروفچینی شد. دوباره به سبزوار بازگشت تا آنکه در ۱۳۳۷ به قصد ورود به آموزشگاه گروهبانی عازم مشهد شد. در این سفر اگر چه به مقصود نرسید اما با تئاتر آشنا شد. در ۱۳۳۹ بار دیگر به تهران رفت و در تکاپوی یافتن شغلی تازه گذارش به تئاتر پارسه افتاد و در آنجا به عنوان عامل اجرایی پشت صحنه استخدام شد. بعدها پس از گذراندن کلاسهای آزاد هنرپیشگی «آناهیتا» و عضویت در این گروه به بازیگری تئاتر روی آورد. نخستین کتابش در ۱۳۴۶ منتشر شد. حوالي ۱۳۴۸ به استخدام «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» درآمد. در ۱۳۵۳ به سبب فعالیتهای سیاسی بازداشت شد و تا ۱۳۵۵ در زندان بود. از آن پس داستاننویسی به صورت عمدهترین کار وی درآمد. در ۱۳۷۷ برای مجموعه آثارش لوح زرین «جایزهی بیست سال ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» و در ۱۳۸۱ برای یک عمر فعالیت ادبی «جایزهی ادبی یلدا» را دریافت کرد. حسین دولتآبادی (متولد ۱۳۲۶)، نویسندهی کبودان برادر اوست.
او نویسندهای واقعگرا است و اغلب آثارش که جزء داستانهای ناحیهای طبقهبندی میشود حول محور روستایان دور میزند و از ساختار و شخصیتهای مشابه برخوردار است. فقر شدید، گرسنگی مفرط، بیکاری و کشمکشهای نئودالی درونمایهی اصلی این آثار را تشکیل میدهد و تعهد نویسنده به مقاصد سیاسی در بعضی از آنها نمایان است.
اقبال وی در داستاننویسی مرهون پرداخت ماهرانه و گاه مفصل است. راوی داستانهای وی اغلب از زاویهی دید دانای کل به روایت داستان میپردازد و زبانی منسجم و گاه شاعرانه (بهویژه در کلیدر) دارد و آنگاه که شخصیتهای داستان زبان به سخن میگشایند، همین زبان مورد استفاده قرار میگیرد، با این تفاوت که جنبهی شاعرانهی آن حذف و تعدادی كلمات محلی در آن داخل میشود.
رمانها: کلیدر (۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲؛ ده جلد)؛ جای خالی سلوچ (۱۳۵۸)؛ روزگار سپری شدهی مردم سالخورده (جلد اول: ۱۳۶۹؛ جلد دوم: ۱۳۷۲؛ جلد سوم: ۱۳۷۹)؛ سلوک (۱۳۸۲)؛ آن مادیان سرخبال (۱۳۸۳).
داستانهای بلند: آوسنهی بابا سبحان (۱۳۴۷)؛ گاوارهبان (۱۳۵۰): سفر (۱۳۵۱)؛ با شبیرو (۱۳۵۲)؛ هجرت سلیمان (۱۳۵۲)؛ مرد (۱۳۵۲)؛ عقيل، عقيل (۱۳۵۳)؛ از خم چنبر (۱۳۵۶): روز و شب یوسف (۱۳۸۳).
مجموعه داستان: لایههای بیابانی (۱۳۴۷)؛ ادبار و آینه (۱۳۸۴): گلدستهها و سایهها (۱۳۸۴).
نمایشنامهها: تنگتا (۱۳۴۹)؛ ققنوس (۱۳۶۱)؛ خانهی آخر (۱۳۸۲؛ اقتباسی از داستان اتاق شمارهی 6 اثر آنتون چخوف؛ گل آتشین (۱3۸۳؛ اقتباسی از داستان کوتاه «گل قرمز» اثر وسولود گارشین.
داستان تمثیلی: آهوی بخت من گزل (۱۳۶۷).
مصاحبهها: ما نیز مردمی هستیم (۱۳۶۸؛ گفتوگوی امیرحسن چهلتن و فریدون فریاد با محمود دولتآبادی). و دو فیلمنامه و دو مجموعه مقالات.
منبع: فرهنگ ادبیات فارسی / نوشتهی محمد شریفی / ویراستهی محمدرضا جعفری / انتشارات معین / چاپ دوم 1387