معرفی غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی (دی ۱۳۱۴؛ تبریز – آذر ۱۳۶۴؛ پاریس) داستاننویس؛ نمایشنامهنویس با نام مستعار «گوهر مراد».
تحصیلات خود را در تبریز گذراند. از ۱۳۳۰ وارد فعالیتهای سیاسی شد و مسؤولیت انتشار روزنامههای صعود و فریاد و جوانان را در آذربایجان بر عهده گرفت و اولین اثرش هم در این سال در یکی از همین نشریات منتشر شد. در شهریور ۱۳۳۲ چند ماهی به زندان افتاد. در ۱۳۳۴ به دانشکدهی پزشکی دانشگاه تبریز راه یافت و اولین کتابش (خانههای شهر ری) را که یک داستان بلند بود در همان شهر منتشر کرد. در ۱۳۳۷ رهبری جنبش دانشجویی و اعتصابات دانشگاه تبریز را بر عهده داشت. در ۱۳۴۰ فارغالتحصیل گردید و سال بعد برای گذراندن خدمت وظیفه به تهران رفت و در این شهر ماندگار شد. در اوایل ۱۳۴۲ برای مدتی به اتفاق برادرش مبادرت به گشایش مطبی شبانهروزی در خیابان دلگشا نمود و در همین دوران، ضمن همکاری با مطبوعات، با بسیاری از نویسندگان و شاعران آشنا شد. در ۱۳۴۲ برای اخذ تخصص در رشتهی اعصاب و روان وارد بیمارستان روزبه شد. دههی ۱۳۴۰ دورهی اوج کار او بود. از ۱۳۵۲ انتشار فصلنامهی الفبا را آغاز کرد که در ششمین شماره به خاطر دستگیری مجدد او متوقف شد. این بار به زندانهای قزل قلعه و اوین فرستاده شد و نزدیک به یک سال را در سلول انفرادی سپری کرد. در ۱۳۵۷ به دعوت انجمن قلم امریکا رهسپار این کشور شد و در آنجا سخنرانیها و مصاحبههایی انجام داد. ضمن همین سفر قراردادهایی در زمینهی ترجمه و چاپ آثارش با انتشارات رندوم هاوس به امضاء رساند. در همین سال سفری نیز به انگلستان داشت. در اواخر ۱۳۶۰ به خاطر نوشتن داستانی به نام «قصاص» دچار دردسرهایی شد و متعاقب آن در هیأت مبدل از طریق پاکستان به فرانسه مهاجرت کرد. در پاریس به فعالیتهای ادبی خود ادامه داد و از جمله شش شمارهی دیگر از جنگ الفبا را از زمستان ۱۳۶۱ تا زمستان ۱۳۶۴ منتشر ساخت. در زمان حیات، نمایشنامههایش را با نام گوهرمراد انتشار میداد و بر روی هم آثار فراوانی اعم از رمان و داستان کوتاه و نمایشنامه دارد و جزء بهترین داستاننویسان و نمایشنامهنویسان معاصر به شمار میرود. در نخستین داستانهایش توجهی خاص به مسائل و مشکلات روانی دارد و از زندگی محقر آدمهایی سخن میگوید که از گذران روزهای یکنواخت و کار بیهوده و عدم امنیت اجتماعی به جنون و مرگ میرسند. به مرور توجهش را بیشتر به مسائل اجتماعی و سیاسی – با دیدی روانشناختی – معطوف میکند لیکن در این قبیل آثار نیز رد پای شکست و تسلیم به چشم میخورد. ماجراهای عاشقانه و اساساً زنها چندان جایگاهی در آثار وی ندارند و اغلب یا پیر و یا فاحشهاند؛ زنهای جوان هم بیشتر سبکسر و خوشگذران و به بنبست رسیده هستند. معدود مواردی که این قاعده نقض شده است حالتی کاملاً آرمانی و ایدهآل وجود دارد. به طور کلی و در مجموع، ارتباطات انسانی بیشتر ناسالم و بیمارگونه و کمتر محبتآمیز و برخوردار از عطوفت است. اطلاعات ساعدی و سفرهای فراوانش به اقصی نقاط ایران سبب شد که وی آثار موفقی با زمینههای قومی و اقلیمی کاملاً متفاوت – از جنوب گرفته تا آذربایجان ـ پدید آورد؛ همچنین آشنایی عمیقش با روستاییان تأثیر بسزایی در آن دسته از داستانهایش که چنین بافت و فضایی دارد گذاشته است. صرف نظر از دارا نبودن سبکی خاص و ممتاز در نثر، توانایی شگرف در فضاآفرینی، مهارت در ایجاد کشش و حس تعلیق، احتراز از خلق شخصیتهای بیهویت، بازسازی نسبتاً دقیق رویدادهای تاریخی (مربوط به انقلاب مشروطیت)، پرداختن به فقر و بیماری و شکست و بیهودگی، استعداد فوقالعاده در توصیف و تشریح اختلالات روانی و خصوصاً جنون، و بالاخره اجتناب از پدید آوردن صحنههای احساساتی از ویژگیهای بارز آثار اوست.
رمانها: توپ (۱۳۴۷)؛ غریبه در شهر (۱۳۶۹)؛ تاتار خندان (۱۳۷۳).
مجموعه داستانها: شبنشینی باشکوه (۱۳۳۹)؛ دندیل (۱۳۴۵)؛ واهمههای بینامونشان (۱۳۴۶)؛ گور و گهواره (۱۳۵۰)؛ آشفتهحالان بیداربخت (۱۳۷۷).
مجموعه داستانهای به هم پیوسته: عزاداران بیل (۱۳۴۳)؛ ترس و لرز (۱۳۴۷).
نمایشنامهها: (با نام گوهرمراد): کاربافکها در سنگر (۱۳۳۹)؛ کلاته گل (۱۳۴۰)؛ چوببهدستهای ورزیل (۱۳۴۴)؛ بهترین بابای دنیا (۱۳۴۴)؛ آی بیکلاه، آی باکلاه (۱۳۴۶)؛ پرواربندان (۱۳۴۸)؛ وای بر مغلوب (۱۳۴۹)؛ جانشین (۱۳۴۹)؛ چشم در برابر چشم (۱۳۵۰)؛ ماه عسل (۱۳۵۷)؛ (با نام غلامحسین ساعدی) پیگمالیون (۱۳۳۵)؛ اتللو در سرزمین عجایب (؟؛ پاریس)؛ پردهداران آینهافروز (؟؛ پاریس)؛ بازگشت (؟؛ پاریس)؛ ضحاک (۱۳۷۷).
مجموعه نمایشنامهها (با نام گوهرمراد): پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت (۱۳۴۵)؛ خانهروشنی (۱۳۴۶)؛ دیکته (و) زاویه (۱۳۴۷)؛ عاقبت قلمفرسایی (۱۳۵۴)؛ پرندگان در طویله (۱۳۷۸)؛ هنگامهآرایان و باران (۱۳۸۱).
پانتومیم: لالبازیها (۱۳۴۴؛ مجموعهی ده پانتومیم).
و چند اثر دیگر از جمله سه تکنگاری و چند فیلمنامه و داستانهایی برای کودکان.
منبع: فرهنگ ادبیات فارسی / نوشتهی محمد شریفی / ویراستهی محمدرضا جعفری / انتشارات معین / چاپ دوم 1387