در حال نمایش یک نتیجه

زندگی‌نامه و معرفی آثار سیاوش کسرایی

سیاوش کسرایی (اسفند ۱۳۰۵؛ اصفهان – بهمن ۱۳۷۴؛ وین) شاعر با نام‌های مستعار «کولی» و «شبان بزرگ امید» و «رشید خلقی» و «فرهاد ره‌آور».

در نوجوانی به تهران رفت و تحصیلات متوسطه خود را در این شهر به پایان رساند. سپس از دانشگاه تهران در رشته‌ی علوم سیاسی لیسانس گرفت. در ۱۳۳۱ در وزارت بهداری استخدام شد اما چندی بعد به وزارت آبادانی و مسکن رفت و تا زمان انقلاب در آنجا مشغول کار بود. گویا یک چند نیز در دانشگاه سیستان و بلوچستان تدریس نمود. پس از انقلاب اسلامی از راه افغانستان به شوروی مهاجرت کرد و به سبب روابط دوستانه‌ای که با بعضی از مقامات آن کشور داشت در وضع نسبتاً خوبی به سر برد. بعد از فروپاشی شوروی به اتریش رفت و در وین ماندگار شد. او که از اوان جوانی به «حزب توده‌ی ایران» پیوسته بود و بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا مدت‌ها ممنوع‌القلم بود، در بحبوحه‌ی انقلاب اسلامی به کلی تغییر روحیه داد و یکباره جذب فعالیت‌های سیاسی و حزبی شد. در اشعارش هم از خود سخن می‌گوید و هم از اجتماع. در این شعرها هم روح اجتماعی و حماسی و هم روح غنائی و تغزلی کمابیش به موازات یکدیگر نمود می‌یابد اما از آنجا که او شخصاً فردی سیاسی و وابسته به حزب توده‌ی ایران بود، آثارش همواره با نوعی پیش‌داوری سنجیده شده است. تدقیق در اشعار او، سیر محسوسی از تغزل به شعر سیاسی و از شعر سیاسی به شعر انقلابی را نمایان می‌سازد و همین اشعار انقلابی بعدها زمینه‌ساز شعر چریکی شد. روی هم رفته، شعرهای او ساده و به دور از ابهام و سرشار از تشبیهات و تعبیرات خوش‌آهنگ و مضامین انتخابی‌اش عینی و ملموس است و بعضی از آن‌ها به کتاب‌های درسی راه یافته است.

دفترهای شعر: آوا (۱۳۳۶)؛ خون سیاوش (۱۳۴۱؛ به انضمام منظومه‌ی آرش کمانگیر با مقدمه‌ای از هوشنگ ابتهاج)؛ سنگ و شبنم (۱۳۴۴)؛ با دماوند خاموش (۱۳۴۵)؛ خانگی (۱۳۴۶؛ سروده‌های شهریور ۱۳۴۵ تا اسفند ۱۳۴۶؛ پس از انتشار جمع‌آوری شد اما نسخه‌هایی از آن در دست این و آن ماند و تکثیر شد)؛ به سرخی آتش، به طعم دود (۱۳۵۷ با مقدمه‌ی احسان طبری)؛ وقت سکوت نیست (۱۳۵۷؛ به نام شبان بزرگ امید توسط «حزب توده‌ی ایران» احتمالاً در آلمان به چاپ رسید و شمس لنگرودی معتقد است که تمامی اشعار آن متعلق به کسرایی نیست)؛ به پا خیز ایران من (۱۳۵۸)؛ آمریکا! آمریکا! (۱۳۵۸)؛ چهل کلید (۱۳۶۰)؛ پیوند (؟)؛ ستارگان سپیده‌دم (؟)؛ تراشه‌های تبر (۱۳۸۰)؛ هوای آفتاب (۱۳۸۱؛ سروده‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۳).

منظومه‌ها: آرش کمانگیر (۱۳۳۸)؛ از قُرُق تا خروس‌خوان (۱۳۵۷)؛ مهره‌ی سرخ (۱۳۷۴).

نقدها ،گفتگوها و داستان‌ها: در هوای مرغ آمین (۱۳۸۱). 

منبع: فرهنگ ادبیات فارسی / نوشته‌ی محمد شریفی / ویراسته‌ی محمدرضا جعفری / انتشارات معین / چاپ دوم 1387