معرفی جوزف کنراد (۱۸۵۷-۱۹۲۴)
جوزف کانراد در لهستان تحت اشغال روسیه به دنیا آمد و نام اصلی اش یوزف تيودور کانراد کورزنیوفسکی بود. پدرش به دلیل فعالیت های سیاسی در سال ۱۸۶۱ از اوکراین تبعید شد و خانواده به شمال روسیه کوچ کرد. جوزف کانراد هفت ساله که شد مادرش از دنیا رفت، و در یازده سالگی پدرش را هم از دست داد. جوزف کانراد که از کودکی شیفته ی دریا بود در ۱۸۷۴ به ناوگان بازرگانی فرانسه ملحق شد. بعداً در یک کشتی انگلیسی مشغول کار شد و سالها بعد، در ۱۸۸۶، به تابعیت بریتانیا درآمد. در شغل دریایی اش آمریکای جنوبی، افریقای مرکزی و خاور دور را دید. نوشتن را در حدود ۱۸۸۶ شروع کرد اما نخستین رمانش تا یک دهه ی بعد هم منتشر نشد. جوزف کانراد به خاطر روایتهای بغرنج و ترسیم امپریالیسم و استعمار معروفیت دارد: در مجمع الجزایر مالی در بلاهت آلمایر (۱۸۹۵) و رانده از جزایر (۱۸۹۶)، در کنگوی بلژیک در دل تاریکی، و در آمریکای جنوبی در نوسترومو. رمانهای سیاسی اش عبارتند از مأمور مخفی که داستان یک توطئه آنارشیستی برای بمب گذاری در رصدخانه ی گرینویچ است، و زیر چشم غربیان (۱۹۱۱) که به انقلابیونی در روسیه و در تبعید می پردازد؛ این رمانهای سیاسی زیاد بررسی شده اند، و همین طور است اولین رمان دوره ی پختگی او، لرد جیم، که داستانی است درباره ی شرافت و افتخار و قواعد دریا به روایت همزاد جوزف کانراد، یعنی مارلو.
امور متمدنانه در افریقا ایده ی قابل توجیهی است پس، از یک طرف دل تاریکی به طور واضح یک قطعه ی داستانی درباره ی ماجراهای امپراطوری است. اما، از طرف دیگر، ابتدا به عنوان نوشته ای مستند و شرح تجارب خود جوزف کانراد در کنگو در ۱۸۹۰، یعنی یک دهه پیش تر از آن به بلک وود پیشنهاد شد. طرح کلی داستان آن طور که مارلو نقل می کند تقاضای او از عمه اش برای پیدا کردن یک شغل و سپس سفرش به بروکسل و بعد سفرش در رود کنگو با یک کشتی کوچک بخار است، که از سفرهای خود جوزف کانراد در افریقا اقتباس شده است.
خیلی ها دل تاریکی را تأکیدی دانسته اند بر این تصور که «تمدن » صرفاً لفافه ای از سخندانی و خویشتنداری و بغرنجی است که در اختیار فرد مدرن شهرنشین قرار گرفته است تا طبیعت «بدوی» حقیقی را که در دل هر کس نهفته است استتار کند.
آثار مهم جوزف کنراد، دل تاریکی (۱۸۹۹)، لرد جیم (۱۹۰۰)، نوسترومو (۱۹۰۴)، مأمور مخفی (۱۹۰۷) است.
منبع: کتاب مدرنیسم / پیتر چایلدز/ انتشارات ماهی
