معرفی اکبر رادی
اکبر رادی (مهر ۱۳۱۸؛ رشت ـ دی ۱۳۸۶؛ تهران) نمایشنامهنویس.
در ۱۳۲۹ به همراه خانوادهاش به تهران آمد. تحصیلات خود را در دبیرستان فرانسوی رازی پی گرفت. در ۱۳۳۵ تحت تأثیر آثار صادق هدایت، نخستین داستانش را در روزنامهی کیهان چاپ کرد که برندهی جایزهی اول مسابقهی داستاننویسی مجلهی اطلاعات جوانان شد. در ۱۳۳۸ از مدرسه رازی فارغالتحصیل شد و در ۱۳۴۰ دورهی یکساله تربیت معلم را گذراند. در ۱۳۴۱ به گروه طرفه پیوست. در همین سال به عنوان معلم در آموزش و پرورش استخدام شد. در ۱۳۴۳ در رشتهی علوم اجتماعی از دانشگاه تهران لیسانس گرفت و در ۱۳۴۵ در آستانهی اخذ فوق لیسانس ترک تحصیل کرد. از ۱۳۴۶ اجرای جدی نمایشنامههایش در تلویزیون و تئاترها آغاز گردید. از ۱۳۵۵ به تدریس نمایشنامهنویسی در انستيتو مربیان امور هنری پرداخت. در ۱۳۶۶ تدریس همین رشته را در دورهی کارشناسی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران آغاز نمود. در ۱۳۷۳ بازنشسته شد؛ با این حال از ۱۳۷۴ در دورهی کارشناسی ارشد دانشگاه هنر به تدریس نمایشنامهنویسی پرداخت. در ۱۳۷۸ به دعوت انجمن تئاتر ایران و آلمان به کُلن رفت و در ششمین فستیوال تئاتر کلن سخنرانی کرد. در ۱۳۷۹ به مناسبت روز ملی تئاتر و همچنین در مراسم نکوداشت فرهیختگان ایرانزمین از او تجلیل به عمل آمد. از ۱۳۸۵ دانشگاه تهران جایزهای به نام او بنیاد گذاشت که در «جشنوارهی بینالمللی تئاتر دانشگاهی» اهدا میگردد.
رادی از برجستهترین نمایشنامهنویسان ایرانی بود. درونمایهی بیشتر نمایشنامههای او زندگی روزمرهی مردم و گاه زندگی روشنفکران است و در آنها نه حادثه و ماجراهای پیچیده، بلکه عمدتاً گفتگوها که با دقت و وسواس پرداخته شده است نقش اصلی را ایفا میکند. زبان رادی در آثارش زبانی سالم و صیقلخورده و متناسب با موضوع و شخصیت است.
وی اغلب آثار خود را – و بعضی را بارها – مورد تجدید نظر قرار داد که احتمالا نتیجه اجراهای مکرر و محکخوردن نمایشنامهها در صحنه است. آثار وی به کرات در تئاترهای تهران و شهرستانها و همچنین رادیو و تلویزیون اجرا شده است. نمایشنامهها: روزنهی آبی (۱۳۴۱)؛ افول (۱۳۴۳)؛ از پشت شیشهها (۱۳۴۶)؛ ارثیهی ایرانی (۱۳۴۷)؛ صیادان (۱۳۴۸)؛ مرگ در پاییز (۱۳۴۹)؛ لبخند باشکوه آقای گیل (۱۳۵۲)؛ در مه بخوان (۱۳۵۴)؛ هاملت با سالاد فصل (۱۳۵۷)؛ منجی در صبح نمناک (۱۳۶۵)؛ آهسته با گل سرخ (۱۳۶۸)؛ پلکان (۱۳۶۸)؛ آمیز قلمدون (۱۳۷۷)؛ شب روی سنگفرش خیس (۱۳۷۸)؛ باغ شبنمای ما (۱۳۷۸)؛ تانگوی تخممرغ داغ (۱۳۸۱)؛ خانمچه و مهتابی (۱۳۸۲)؛ ملودی شهر بارانی (۱۳۸۲؛ برندهی «جایزهی کانون ملی منتقدان تئاتر»؛ شب به خیر جناب کنت و کاکتوس (۱۳۸۳)؛ پایین، گذر سقاخانه (۱۳۸۴).
مجموعه داستان: جاده (۱۳۴۹).
مجموعه مقالات: دستی از دور (۱۳۵۲)؛ انسانِ ریخته (۱۳۸۳).
گفتگوها: بشنو از نی (۱۳۷۰)؛ مکالمات (۱۳۷۹).
مجموعه نمایشنامههایش یکجا با عنوان روی صحنهی آبی (جلدهای اول تا سوم: ۱۳۸۳؛ جلد چهارم: ۱۳۸۴) منتشر شده است.
منبع: فرهنگ ادبیات فارسی / نوشتهی محمد شریفی / ویراستهی محمدرضا جعفری / انتشارات معین / چاپ دوم 1387