نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
قطع | |
جلد | |
تعداد صفحه | |
وضعیت جلد | |
وضعیت صفحات داخلی |
زمستان 62 | اسماعیل فصیح
200.000تومان
ناموجود
200.000تومان
ناموجود
زمستان ۶۲ (۱۳۶۶) رمانی است از اسماعیل فصیح (۱۳۱۳ ) در ۳۹۶ صفحه. زمان داستان سال ۱۳۶۲ و مکان آن در اهواز است. ماجرایی رمانتیک و اندکی دور از واقعیت که در «زمستان ۶۲» می گذرد، وسیله ای است تا نویسنده در خلال آن، اوضاع و احوال خوزستان، به خصوص شهر اهواز را در سال های میانه جنگ هشت ساله ایران و عراق، نشان دهد: مسائل و مشکلات اقتصادی، نابسامانی های اداری، سوء استفاده ها و کلاهبرداری ها، فداکاری ها و صداقت ها، انگیزه هایی که گروه گروه جوانان و نوجوانان را به سو جبهه های جنگ می کشید و به طور کلی جو حاکم بر آن سال ها را.
نویسنده، جلال آریان را که مردی میانه سال، مجرد، خوشگذران و بی خیال است، با مسائل جنگ درگیر می کند تا نشان دهد که در آن سال ها حتی بی مسؤولیت ترین آدم ها هم نمیتوانستند از جنگ عوارض آن برکنار بمانند و نسبت به آن خونسرد و بی اعتنا باشند. لحن طنزآلودی که برای راوی داستان انتخاب شده، هم نمایانگر شخصیت راوی است و هم تمهیدی است برای بیان به ظاهر بی طرفانه اما مؤثر داستان.
خلاصه داستان
غروب یکی از روزهای اوایل دی ماه ۱۳۶۲ در بحبوحه جنگ ایران و عراق، مهندس جلال آریان و دکتر منصور فرجام وارد شهر اهواز می شوند. مهندس جلال آریان که تا چند سال پیش در دانشکده نفت آبادان تدریس می کرده است و اکنون بازنشسته شده، برای یافتن ادریس آل مطرود به خوزستان آمده است، بسیجی جوانی که پدرش در خانه آریان کار می کند و مدتی است به جنگ رفته و از او خبری نیست. دکتر منصور فرجام که در رشته کامپیوتر از دانشگاه های آمریکا درجه دکتری دارد و چندی پیش به ایران آمده است، قرار است برای شرکت نفت، مرکز آموزش زبان و تکنولوژی کامپیوتر را راه اندازی کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.