نویسنده | |
---|---|
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
تعداد صفحه | |
قطع | |
جلد | |
وضعیت جلد | |
وضعیت صفحات داخلی |
داستان جاوید| اسماعیل فصیح
175.000تومان
ناموجود
175.000تومان
ناموجود
کتاب داستان جاوید رمانی از اسماعیل فصیح (اسفند ۱۳۱۳ – تیر ۱۳۸۸)، نویسندهی پرکار و پرخوانندهی معاصر است، که در ۱۳۵۹ منتشر شد. «جاوید»، پسرکی زردشتی، برای کشف راز گمشدن اعضای خانوادهاش، همراه عموی پیر خود، موبدی زردشتی، از یزد به سوی تهران حرکت میکند. داستان جاوید روایتی است واقعی که در اوج فساد قاجار به وقوع میپیوندد. مصایب و رنجهای جاوید بافت اصلی داستان را تشکیل میدهند. درگیری فرد با جامعهای نابسامان موضوع اصلی این رمان است. این درگیری در همهی داستانهای فصیح غالباً به شکست میانجامد و مغلوبشدگان با توسل به عرفانی مسیحایی تسلای روحی و اخلاقی مییابند. در اینجا نیز، گاهوبیگاه احساس یأس و شکست جاوید را میآزارد. اما هر بار زردشت را به خواب میبیند کـه «مبارزه با روح نابودکننده و پاسداری از آیین پاک» را به او تلقین میکند. گویی فصیح شادی را دستنیافتنی میداند و رستگاری را در تحمل رنج و مصیبت میجوید. وی تنشها و هیجانهای داستان را بر اساس انباشت رنج و حرمان پدید میآورد. او، در این داستان، خشمگینانه برخورد انسانی معتقد و پاک را با جامعهای منحط و خشن مصوّر ساخته است.
فصیح در این رمان نیز، مانند آثار داستانی دیگرش، درگیر جزئیات میشود تا توصیفی عینی از واقعیت ارائه دهد. پرداختن او به این جزئیات به القای فضای فاسد و خفقانآور اواخر حکومت قاجار کمک میکند. این فضای فاسد نه تنها در ایجاد بسیاری از خصوصیات شخصیتی و منشهای ملکآرا و نوکرانش دخیل است بلکه روند وقایع و تضعیف موضع ملکآرا را نیز توجیه میکند. رفتی که در توجیه فضای خانهی ملکآرا به کار رفته است و در تجسم و عینیتبخشی وقایع نقش بسیار حساسی دارد نیز از همین مقوله است. اما، درنگ او بر سر شئون فرعی داستان را از دورنمایی مناسب محروم میسازد. داستان جاوید، سفرنامهوار و گزارشی، طرحی تسلسلی و خطی دارد. ماجراها حول تلاشهای جاوید برای فراهمآوردن اعضای خانواده و رسیدن به آرامش خانوادگی وصف میشوند. سفر جاوید آغازگر رویدادهای رمان است و سرنوشت شخصیتهای داستان با سفر او به هم گره میخورد. قهرمان داستان در مسیر حرکت خود از ماجراهای مصیبتبار فراوانی گذر میکند و با چهرههای داستانی گوناگون روبهرو میشود و با آنها در کنش و واکنش است. اتفاقاً بیشترین نمود هنر و خلاقیت فصیح را میتوان در همین عنصر چهرهپردازی دانست. تشریح دقیق و جزءبهجزء شخصیتها، خواه به لحاظ خصوصیات جسمانی و خواه به لحاظ به تحریر درآوردن کنشها و بازتابها و ذهنیات آنان، به خلق چهرههای بسیار زنده منجر میگردد. رمان، بدینسان، بافتی باز دارد. حادثهآفرینی به داستان کشش میدهد و خواننده را سرگرم میسازد و، در عین حال آن را به سطح خوانندگان کمتوقع فرومیکشاند.
منبع: فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی / جلد سوم / نوشتهی علی آل داود و احمد سمیعی (گیلانی) / انتشارات سروش / چاپ دوم 1396
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.